دست نوشته های یک معلم

معنویت های سکولار

جمعه, ۲۴ بهمن ۱۳۹۳، ۱۰:۰۸ ب.ظ

بسم الله الرحمن الرحیم


پیرو جلسه روز جمعه 24 بهمن مقرر گردید برادران یکی از مباحث زیر را انتخاب نموده پس از مطالعه خلاصه مطلب را ذیل این نوشته در قالب نظر الصاق نمایند.


١- تصوف فرقه ای

نعمت اللهی ها از مونسیه تا گنابادیه، اویسیه، اهل حق، مکتب، خاکساریه، ذهبیه

٢- عرفان های هندی

هندویسم، بودیسم، سیک، اشو، سای بابا، رام الله، کریشنا، یوگا

٣- آیین های آمریکایی

عرفان های سرخ پوستی، اکنکار، ... (پائولو کوئیلو و آثار وی)

٤- معنویت های فراروانشناختی

معنا درمانی، هاله بینی، طالع بینی، ان. ال. پی، هیپنوتیزم، مدیتیشن

٥- عرفان های دینی

عرفان مسیحی، عرفان یهودی، عرفان زرتشتی، ...


  • علی طلائی زاده

نظرات  (۲)

  • اللهم عجل لولیک الفرج
  • منبع تصوف
    ****
    http://www.google.com/url?sa=t&rct=j&q=&esrc=s&source=web&cd=1&cad=rja&uact=8&ved=0CB8QFjAA&url=http%3A%2F%2Fsangariha.com%2Fgetfile%2Fpid%3Apublic_6051669%2Fnaqde%2520tasvof.pdf&ei=lVrkVMCyPIflsAT69oHoAQ&usg=AFQjCNHlCPc27bJYU_RoMGX1emx0n0WZTg
    ***
    http://antisofi.mihanblog.com
    یکی از فرقه هایی که خود را به معروف کرخی منسوب می کند ذهبیه است. در مورد وجه تسمیه آن گفته اند :
    به لحاظ اینکه رؤسای این فرقه علم کیمیاگری می دانستند آن را ذهبیه خوانده اند و می گویند: رؤسای این فرقه، سالک را مانند طلای بی غش می نمایند و تا به این رتبه نرسد، اجازه دستگیری به او …
     
    وجه دیگر آنکه در این فرقه سنی وجود نداشته و مشایخ و اولیای آنها امامی مذهب بوده اند ؛ در حالی که سرسلسله های این فرقه عبارتند از : جنید بغدادی ، احمد غزالی ، شیخ ابوالقاسم گرگانی ، ابوبکر نساج و ابو نجیب سهروردی که همه آنها مذهب غیر امامیه داشته اند.
     
    (ذهبیه/ داود الهامی ص۳)
     
    برخی می گویند : چون علی بن موسی الرضا (علیه السلام) حدیث سلسله الذهب را بیان فرموده و سند خرقه رئیس این فرقه، یعنی معروف کرخی به آن بزرگوار می رسد به این لحاظ ذهبیه نامیده شده اند.
     
     
     
    تأسیس ذهبیه
     
     
     
    در مورد تأسیس ذهبیه چند دیدگاه وجود دارد که در ادامه مورد بررسی قرار می گیرد:
     
    دیدگاه اول : مؤسس ذهبیه قطب یبستم این فرقه یعنی خواجه اسحاق ختلانی است که داماد میر سید علی همدانی می باشد. در زمان همین شخص ذهبیه به دو فرقه تقسیم شد :
     
    1)      نوربخشیه (سید محمد نوربخش)
     
    2)      طرفداران سید عبدالله برزش آبادی مشهدی (معروف به ذهبیه)
     
    این دیدگاه مردود است؛ چراکه در زمان خودش خواجه اسحاق ختلانی طرفدار سرسخت نوربخش است و قطبیت ذهبیه را رها کرده و به نوربخش می دهد و سید عبدالله از دستور استادش سرپیچی کرده و ذهبیه را جمع می کند.
     
     
     
    دیدگاه دوم : نوربخش که به عنوان رهبر سیاسی مطرح می شود، بر علیه شاهرخ میرزا قیام کرد و توسط خود او کشته می شود. در قبال آن سید عبدالل برزش آبادی بعد از خواجه اسحاق دنبال فرقه افتاده و فرقه درست می کند و در آن زمان خواجه اسحاق گفته که ذهب عبدالله . پس سید عبدالله برزش آبادی مؤسس ذهبیه می شود و این دیدگاه به واقع نزدیکتر است.
     
     
     
    دیدگاه سوم : نوشته اند که این فرقه ادامه فرقه کبرویه است که خواجه اسحاق ختلانی، یکی از جانشینان فرقه کبرویه دست از قطبیت کشید و به موجب رؤیا سید حمد قهستانی ملقب به نوربخش را به قطبیت نشاند . وی در وصف خود می گوید :
     
    به خدا اگر به زیر چرخ کبود                چون منی هست و بود و خواهد بود
     
    (دنباله جستجو در تصوف ایران/۱۸۵)
     
    سید عبدالله برزش آبادی از دستور پیر و مراد خود، خواجه اسحاق ختلانی، نافرمانی کرد و در مقابل نوربخش ایستاد.
     
    می گویند وقتی خبر به خواجه رسید گفت : ذهب عبدالله. به همین جهت از اینجا این فرقه به ذهبیه مشهور شد.
     
    ذهبیه تا زمان قطب سی و یکم این فرقه به نام علی نقی اصطهباناتی تمام اقطاب آن در مناطق مشهد بودند. بعد از این قطب ، شخصی به نام قطب الدین نیریزی که قطب سی و دوم این فرقه می شود زمینه خانقاه ذهبیه را در شیراز فراهم کرد. علما و فقها در مقابل نیریزی می ایستند و او فرار می کند. بعد برمی گردد و فوت می کند. جانشین نیریزی محمد هاشم درویش در مقابل فقها نایستاد و تقیه کرد و با زرنگی توانست خانقاه بزند. اکنون خانقاه احمدیه شیراز مربوط به ذهبیه است و تا سالها متولی شاهچراغ بودند و درآمدهای آن را خرج می کردند.
     
    از جمله سران بزرگ این فرقه ، میرزا احمد اردبیلی مشهور به « وحیدالاولیاء » می باشد. درباره وی نیز داستانهای زیادی در این فرقه خواسته شده است.
     
    در مورد تولد وی نیز مانند ملاّسلطان گنابادی داستانهایی ساخته شده است. از آن جمله ادعای مادر وی است که می گوید : زمانی که وحیدالاولیاء را حامله بودم اگر با غدای شبهه ناکی روبرو می شدم از درون شکم صدایی می شنیدم. در زمان شیرخوارگی او، اگر وضو نداشتم، بچه شیر نمی خورد.
     
    (سیری در تصوف/ص۲۸۰)
     
    همچنین داستان مشهور ندای خروس و شعر خواندن در وصف وحیدالاولیاء نیز بسیار خواندنی است . این داستان در کتاب انهار جاریه آمده که خروسی به هنگام صبح در خانه یکی از دراویش نام وحیدالاولیاء را بر زبان رانده است :
     
    هم در این اثنا خروسی چون سروش   آمد از بام عمارت چون خروش
     
    گوش بر بانگش چون بنهادم نهان                    دیدم این ذکرش بود رطب اللسان
     
    حجه القائم وحیدالاولیاء                                پیش خود گفتم خیال من چنین
     
    در سماع من فکنده این طنین                        باز بانگی کرد آن حیوان رسا
     
    حجه القائم وحیدالاولیاء
     
    (انهار جاریه چاپ مصطفوی شیراز / ص۲۳)
     
     
     
    در وصف مجدالاشراف، از اقطاب دیگر خود گفته اند :
     
    خوان قدرت چیست شخص مهدوی                 آن ولی حق به صاحب پیروی
     
    ظل ظل الله امام و انس و جن                        هادی و مهدی در این دور و زمان
     
    (رساله تنبیهیه/ص۱۲)
     
    وحیدالاولیاء، به دلیل ریاضت های طولانی در اواخز عمر ، فلج شد.
     
    قطب فعلی ذهبیه « عبد الحمید گنجویان » است که بعد از انقلاب به انگلستان رفت و در آنجا خانقاه زده.
     
    چای احمد از جمله منابع اقتصادی این فرقه می باشد . این فرقه در دزفول اقدام به ساخت بیمارستان دکتر گنجویان نموده است.
     
    ذهبیه هم اکنون در دزفول و شیراز فعالیبت زیادی دارند و در سالهای گذشته دست به توسعه فعالیتهای خود زده اند.
     
    انشعابات ذهبیه
     
     
    انشعابات گوناگون در فرقه ذهبیه آنقدر فراوان است که نام آنرا « اغتشاشیه » گذاشته اند؛ مثلا سید عبدالله برزش آبادی از دستور پیر و مراد خود خواجه اسحاق ختلانی نافرمانی کرد. آقا محمد بن رفیع جیلانی ساکن محله بید آباد اصفهان شاگرد سید قطب الدین نیریزی، توجهی به برگزیده پیر و مراد خود نکرد و از تبعیت محمد هاشم درویش شیرازی سرپیچی نمود و خود پایه انشعاب دیگری را گذاشت. این جدایی از فرقه ذهبیه را سید صدرالدین کاشف دزفولی و بعد از او ، حاج سید محمد رضا دزفولی و سپس حاج سید حسین ظهیر الاسلام دزفولی و بعد از او، حاج سید اسد الله گوشه گیر دزفولی نیز ادامه دادند. انشعاب دیگر، پس از مرگ سی و پنجمین رئیس فرقه ذهبیه میرزا ابوالقاسم راز شیرازی انجام گرفت.
     
    پیش از این گفتیم، مهم ترین پایه و اساس صوفیه بحث سلاسل و کرسی نامه مشایخ آنهاست که معتقدند این سلسله اقطاب باید به امام معصوم (علیه السلام) برسد. این فرقه هم نیز به معروف کرخی می رسد و تمامی اشکالاتی که به معروف کرخی در سلاسل نعمت اللهی وارد است، به اینها نیز وارد است.

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی