دست نوشته های یک معلم

بسم الله الرحمن الرحیم


پیرو جلسه روز جمعه 24 بهمن مقرر گردید برادران یکی از مباحث زیر را انتخاب نموده پس از مطالعه خلاصه مطلب را ذیل این نوشته در قالب نظر الصاق نمایند.


١- تصوف فرقه ای

نعمت اللهی ها از مونسیه تا گنابادیه، اویسیه، اهل حق، مکتب، خاکساریه، ذهبیه

٢- عرفان های هندی

هندویسم، بودیسم، سیک، اشو، سای بابا، رام الله، کریشنا، یوگا

٣- آیین های آمریکایی

عرفان های سرخ پوستی، اکنکار، ... (پائولو کوئیلو و آثار وی)

٤- معنویت های فراروانشناختی

معنا درمانی، هاله بینی، طالع بینی، ان. ال. پی، هیپنوتیزم، مدیتیشن

٥- عرفان های دینی

عرفان مسیحی، عرفان یهودی، عرفان زرتشتی، ...


  • علی طلائی زاده

Message of ayatollah Seyyed Ali Khamenei, Leader of The Islamic Republic of Iran

 In the name of God, the Beneficent the Merciful

 To the Youth in Europe and North America,

The recent events in France and similar ones in some other Western countries have convinced me to directly talk to you about them. I am addressing you, [the youth], not because I overlook your parents, rather it is because the future of your nations and countries will be in your hands; and also I find that the sense of quest for truth is more vigorous and attentive in your hearts.

I don’t address your politicians and statesmen either in this writing because I believe that they have consciously separated the route of politics from the path of righteousness and truth.

I would like to talk to you about Islam, particularly the image that is presented to you as Islam. Many attempts have been made over the past two decades, almost since the disintegration of the Soviet Union, to place this great religion in the seat of a horrifying enemy. The provocation of a feeling of horror and hatred and its utilization has unfortunately a long record in the political history of the West.

Here, I don’t want to deal with the different phobias with which the Western nations have thus far been indoctrinated. A cursory review of recent critical studies of history would bring home to you the fact that the Western governments’ insincere and hypocritical treatment of other nations and cultures has been censured in new historiographies.

The histories of the United States and Europe are ashamed of slavery, embarrassed by the colonial period and chagrined at the oppression of people of color and non-Christians. Your researchers and historians are deeply ashamed of the bloodsheds wrought in the name of religion between the Catholics and Protestants or in the name of nationality and ethnicity during the First and Second World Wars. This approach is admirable.

By mentioning a fraction of this long list, I don’t want to reproach history; rather I would like you to ask your intellectuals as to why the public conscience in the West awakens and comes to its senses after a delay of several decades or centuries. Why should the revision of collective conscience apply to the distant past and not to the current problems? Why is it that attempts are made to prevent public awareness regarding an important issue such as the treatment of Islamic culture and thought?

You know well that humiliation and spreading hatred and illusionary fear of the “other” have been the common base of all those oppressive profiteers. Now, I would like you to ask yourself why the old policy of spreading “phobia” and hatred has targeted Islam and Muslims with an unprecedented intensity. Why does the power structure in the world want Islamic thought to be marginalized and remain latent? What concepts and values in Islam disturb the programs of the super powers and what interests are safeguarded in the shadow of distorting the image of Islam? Hence, my first request is: Study and research the incentives behind this widespread tarnishing of the image of Islam.

My second request is that in reaction to the flood of prejudgments and disinformation campaigns, try to gain a direct and firsthand knowledge of this religion. The right logic requires that you understand the nature and essence of what they are frightening you about and want you to keep away from.

I don’t insist that you accept my reading or any other reading of Islam. What I want to say is: Don’t allow this dynamic and effective reality in today’s world to be introduced to you through resentments and prejudices. Don’t allow them to hypocritically introduce their own recruited terrorists as representatives of Islam.

Receive knowledge of Islam from its primary and original sources. Gain information about Islam through the Qur’an and the life of its great Prophet. I would like to ask you whether you have directly read the Qur’an of the Muslims. Have you studied the teachings of the Prophet of Islam and his humane, ethical doctrines? Have you ever received the message of Islam from any sources other than the media?

Have you ever asked yourself how and on the basis of which values has Islam established the greatest scientific and intellectual civilization of the world and raised the most distinguished scientists and intellectuals throughout several centuries?

I would like you not to allow the derogatory and offensive image-buildings to create an emotional gulf between you and the reality, taking away the possibility of an impartial judgment from you. Today, the communication media have removed the geographical borders. Hence, don’t allow them to besiege you within fabricated and mental borders.

Although no one can individually fill the created gaps, each one of you can construct a bridge of thought and fairness over the gaps to illuminate yourself and your surrounding environment. While this preplanned challenge between Islam and you, the youth, is undesirable, it can raise new questions in your curious and inquiring minds. Attempts to find answers to these questions will provide you with an appropriate opportunity to discover new truths.

Therefore, don’t miss the opportunity to gain proper, correct and unbiased understanding of Islam so that hopefully, due to your sense of responsibility toward the truth, future generations would write the history of this current interaction between Islam and the West with a clearer conscience and lesser resentment.

Seyyed Ali Khamenei
21st Jan. 2015
  • علی طلائی زاده

بسم الله الرحمن الرحیم


بالاخره انتظارها به سر رسید و حماسه سیاسی 24 خرداد رقم خورد. فارغ از اینکه منتخب مردم که شد و این انتخاب چه پیامی برای مسؤولین از یک سو و دشمنان داخلی و خارجی از سوی دیگر دارد، باید از مردم فهیم و همیشه در صحنه ایران اسلامی قدردانی کرد که بار دیگر با حضور بهنگام خود در صحنه، مردم سالاری دینی را به نمایش گذاشتند و به همه یاوه گویان داخلی و خارجی فهماندند که ایران اسلامی مهد مردم سالاری و احترام به آراء عمومی است. بنده حقیر به نوبه خود خداوند را شاکرم و این پیروزی را به ساحت مقدس حضرت ولی عصر (ارواحنا له الفداء)، نائب بر حقش حضرت آیت الله العظمی خامنه ای (دام ظله) و مردم شریف ایران اسلامی تبریک عرض می نمایم.

و اما انتخاب مردم چه پیامی برای مسؤولین و متعاقب آن چه پیامی برای دشمنان دارد؟ باید گفت که این انتخاب پیامی جز تمایل به تغییر در رفتار و عملکرد مسؤولین ندارد. مردم با تمام وجود عاشق انقلاب و نظام خود هستند و حضور آنها در پای صندوق های رأی نشان از اعتماد آنها به ساز و کار نظام دارد و لیکن این انتخاب نشان داد که عملکرد مسؤولین در چند سال اخیر علیرغم تمام زحماتی که کشیده شده مطلوب مردم نبوده و بسیاری خواهان تغییر در مدیریت کشور هستند. اگر چه انتخاب مردم در این راستا قابل نقد است ولی همواره محترم بوده و هست.

آنچه در این مجال باید عرض کرد واقعیاتی است که از بیان آن گریزی نیست. بسیاری بر این باور بوده و هستند که سازش با جهان امروز و یا شفاف تر بگویم همراهی با مدعیان نظم نوین جهانی راهکار برون رفت از مشکلات و معضلات پیش روی جامعه ماست! معتقدند که به جای تنش زائی باید تعامل و تنش زدائی کرد. تصور می کنند که به جای مقاومت باید بر سر میز مذاکره نشست و برای حل مشکلات چانه زنی کرد. البته نفس این عمل هیچ مشکلی نداشته و ندارد، کما اینکه تا کنون نیز نداشته است. مشکل از آنجا آغاز می شود که این تعامل از موضع ضعف و خود کم بینی آغاز شود. این تاول وقتی سر باز می کند که دشمنان بفهمند ما به داشته های خود ایمان نداریم! آنجاست که این تعامل چیزی جز امتیاز دادن و پذیرفتن شرایط ناعادلانه طرف مذاکره کننده نخواهد بود! بنده ضمن احترام به رأی ملت و تبریک به دکتر روحانی، امیدوارم این عزیز راه عزت و اقتدار ملت ایران را در سایه تدبیر و اعتدال در پیش گیرند که این مهم جز با تمسک به اوامر و نصایح داهیانه ولی امر مسلمین تحصیل نخواهد شد.

و اما سوی دیگر صحبت ما با دشمنان داخلی و خارجی این ملت آزاده و شهید پرور است. باید غرورمندانه گفت که حماسه سیاسی 24 خرداد برای آنانی که هنوز خرده ای عقل و خرد برایشان باقی مانده اتمام حجتی بود مبنی بر اینکه این ملت عزت و شرف خود را آسان بدست نیاورده که ارزان بفروشد! العاقل یکفی بالاشاره


والسلام علی من اتبع الهدی   

  • علی طلائی زاده

بسم رب الشهداء و الصدیقین


امروز ۲۲ بهمن ماه ۱۳۹۱ روز غرور ملی ما ایرانی هاست. امروز ایرانی سربلند است. امروز ایرانی به دنیا نشان داد که جنس انقلاب او بسی والاتر از تمام انقلاب های دنیاست. امروز ایرانی ثابت کرد که برای نان قیام نکرده که برای ان از انقلاب عزیزش دست بردارد. امروز دنیا دید و نفهمید (!) که ایرانی پیوندی ناگسستنی با ولایت دارد؛ که اگر می فهمید اینهمه خود را جهت مأیوس کردن مردم از نظام به زحمت نمی انداخت. 

پنجشنبه گذشته در دیدار پرسنل خدوم نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران با رهبر معظم انقلاب، غمی پنهان در سیمای ان بزرگوار دیدم که اگرچه سعی داشت ان را به بدنه جامعه منتقل نکند ولی با اندک دقتی می شد ان را مشاهده کرد. ارزو کردم که انشاء الله ۲۲ بهمن امسال چون سال های گذشته روز شادی ملت ایران و رهبر عزیزمان باشد که شد. کاش مسوؤلین نیز قدری صبورتر می بودند و در تصمیم گیری هایشان تقوای الهی را رعایت می کردند!


  • علی طلائی زاده

بسم الله الرحمن الرحیم


دوستان و خوانندگان عزیز سلام

خوشحالم که اولین مطلب خود را در ایام مبارک دهه فجر می نویسم که به حق این ایام ایام الله است ولی دوست می داشتم اولین مطب من بهانه ای جز انچه می داشت که دارد!

اکنون دو روز از یکشنبه سیاه مجلس می گذرد! روزی که مسؤولین نظام ازمونی بزرگ را پشت سر گذاشتند ولی صد افسوس که مردود شدند. علیرغم تمام تأکیدات معظم له جهت پرهیز از هر گونه تنش زایی در استانه انتخابات، شد انچه نباید می شد.

خطاب اول من به اقای احمدی نژاد است. ایا شما هیچ مصلحتی در این مملکت بالاتر از حفظ دوستان خود در مناصبشان نمی بینید؟! ایا درافتادن با مسؤولین نظام ولو به حق، اب در اسیاب دشمن ریختن نیست؟! ایا حفظ دستاوردهای دولت های نهم و دهم به این است که افراد در مناصب خود بمانند یا اصول نظام؟ مگر نه از اصول حفظ وحدت است! و مکر نه حفظ نظام و در رأس ان ابروی ان از اهم واجبات است! تعجب من از این است که شما همواره تهدید می کنید ولی تیغ خود را بر روی خودی ها می کشید! تعجب من از این است که شما هم مانند خیلی های دیگر در مسؤلیت خود به خطا رفتید! به خطا رفتن طبیعی است(!) ولی نه از کسی که شعار ولایت مداریش گوش همه را پر کرده است.

خطاب دوم من به نمایندگان مجلس است. اقایان، چند ماه از عمر این دولت مانده است؟! ایا به واقع فکر می کنید در این چند ماه باقیمانده می شود در نظامات کشور با تغییر یک یا چند نفر تغییر محسوسی ایجاد کرد؟! البته می گویید نه. و البته خواهید گفت که قصد شما حفظ حرمت قانون و نه ایجاد تغییر بوده است! ایا اکنون که ابروی نظام خدشه دار گشته و مردم بیش از پیش از خواص جامعه نا امید شده اند، شما راضی هستید! ایا حفظ کیان قانون به بردن ابروی نظام است؟! ایا این کار را به واقع قربت الی الله انجام دادید؟!

و اما خطاب اخر من به دشمنان و انانی است که از این حوادث تلخ اب از دهانشان جاری می شود و می انگارند که چه و چه شده و حالا گاه ماهیگیری است! خیر. به والله باز هم به خطا رفته ایید و اینده نشان خواهد داد که ایرانی ولایتمدار الگوی انقلاب ولائی خود را به ارزانی بدست نیاورده که به ارزانی بفروشد. 


وعده دیدار ما بیست و دوم بهمن ماه

  • علی طلائی زاده